محمد جون و روند مستقل شدن یه طوری جدی تر
سلام گل پسری عزیزم الان که دارم برات این پست رو تایپ میکنم شما به همراه باباجون لالا کردین عزیزم این روزا واسه من و شما خیلی پر کار بوده تو هفته ای که دیگه کم کم داریم تمومش می کنیم مامانی بالاخره تصمیم جدی برا از پو شک گرفتن شما اتخاذ کرد استارت اولش خیلی سخت بود با دلهره و اظطراب برا هردو مون همراه بود با اینکه من خیلی راحت باهت برخورد میکردم ولی شما دچار استرس میشدی و خوب همکاری نمی کردی یعنی فکر می کردی اگه پوشک یا لباس نداشته باشی کار بدیه که خودتو کنترل نکنی واسه همین تا جایی که میتونستی خودتو کنترل میکردی و مثانه تو پر نگه میداشتی تازه بهت که خیلی فشار میومد قطره قطره مثانتو تخلیه می کردی ...
نویسنده :
مامان محمد جون
16:32